عاشقانه های من و مصطفی

ساخت وبلاگ
چه زود یک سال گذشت....چندروز مانده به اربعین سال 96 اگرچه مریم و بابا امسال مشرف شده اند اما باز هم من جامانده ام .... مصطفی عزیزم چه زود عمرمان می گذرد الان که دارم این سطور را می نویسم اسرای عزیزم را خواباندم و شما نیز خواب هستید ،ساعت دو نیمه شب است ....دلم خیلی برای مادرم تنگ شده امشب عاجزانه رو به خدا گفتم که هیچ وقت نتوانسته ام حتی یک وعده شیردادن مادرم را جبران کنم و در این امر عاجز عاجزم ،خودت به ابروی سیدالشهدا برای مادرم جبران کن .... مصطفی عزیزم خدا اینگونه صلاح دانسته که من در بیست ویک سالگی طعم تلخ بی مادری را مزه کنم ....خداست دیگر ....چه چاره ای جز تسلیم ....در هرحال فقدان مادر امری است که همیشه تا آخر عمر به جانت چنگ می کشد و وجودت را به آتش می کشد و داغی است که ک عاشقانه های من و مصطفی ...
ما را در سایت عاشقانه های من و مصطفی دنبال می کنید

برچسب : یامولای,المظلوم,اباعبدالله, نویسنده : zendegimanomostafaa بازدید : 171 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 12:08